سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مسلمان، برادرِ مسلمان است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

هر چه میخواهد دل تنگت بگو

 
 
انتظار(جمعه 87 اسفند 23 ساعت 1:6 عصر )

عصر یک جمعه دلگیر،

دلم گفت: بگویم، بنویسم

که چرا عشق به انسان نرسیدست،

چرا آب به انسان نرسیدست،

و هنوزم که هنوز است، غم عشق به پایان نرسیدست

بگو حافظ دل‌خسته ز شیراز بیاید،

بنویسد که هنوزم که هنوز است،

چرا یوسف گم‌گشته به کنعان نرسیدست و

چرا کلبه احزان به گلستان نرسیدست

عصر این جمعه دلگیر،

وجود تو کنار دل هر بی‌دل آشفته شود حس

کجایی گل نرگس؟



 
داستان ابله و فرزانه(شنبه 87 مرداد 26 ساعت 7:34 صبح )
در دهکده ای کوچک مردی زندگی می کرد که به ابله بودن اشتهار داشت و ابله هم بود . تمام آبادی مسخره اش می کردند . ابلهی تمام عیار بود و مردم کلی با او تفریح می کردند.ولی او از بلاهت خود خسته شد . بنابر این از مرد عاقلی راه چاره را پرسید.
مرد عاقل گفت :
- مساله ای نیست ! ساده است
وقتی کسی از کسی تعریف کرد تو انکار کن .
اگر کسی ادعا می کند که " این آدم مقدس است " فوری بگو " نه ! خوب می دانم که گناهکار است " اگر کسی بگوید " این کتابی معتبر است " فوری بگو " من خوانده و مطالعه کرده ام " نگران نباش که آن را خوانده یا نخوانده ای راحت بگو " مزخرف است !"
اگر کسی بگوید این نقاشی یک اثر هنری بزرگ است " راحت بگو " این هم شد هنر؟ چیزی نیست مگر کرباس و رنگ . یک بچه هم می تواند آن را بکشد". انتقاد کن انکار کن دلیل بخواه و پس از هفت روز به دیدنم بیا.
بعد از هفت روز آبادی به این نتیجه رسید که این شخص نابغه است : " ما خبر از استعدادهای او نداشتیم و اینکه اودرهر موردی اینقدر نبوغ دارد . نقاشی را نشان او می دهی و او خطاها را به شما نشان می دهد. کتابهای معتبر را نشان او می دهی و او اشتباهات و خطا ها را گوشزد می کند . جه مغز نقاد شگرفی !چه تحلیل گر و نابغه ی بزرگی ! "
پس از هفت روز پیش مرد عاقل رفت و گفت :
- دیگر احتیاج به صلاح و مصلحت تو ندارم . تو آدم ابلهی هستی !
تمام آبادی به این آدم فرزانه معتقد بودند و همه می گفتند :" چون نابغه ی ما مدعی است این مرد آدمی است ابله پس او باید ابله باشد."



 
پیامک6(چهارشنبه 87 مرداد 23 ساعت 8:2 صبح )

سلام
اول یه تبریک ویژه به همه دوستان به مناسبت روز جوان بگم وبعد بریم سراغ پیامک های امروز

عشق قصه ای نیست که با ((یکی بود، یکی نبود)) آغاز بشه؛ کلاغی که هرگز به خونه اش نرسید!

توجه از هموطنانی که بضاعت مالی برای فرستادن اس ام اس ندارند تک زنگ هم پذیرفته می شه! صندوق حمایت از بیماران اس ام اسی

...... این شماره پینوکیوست!  زنگ بزن ببین پطور آدم شد، شاید تو هم آدم بشی.

عشق گل سرخی است که طاقت طوفان ندارد.



 
به طور خلاصه فیلترینگ چی هست(دوشنبه 87 مرداد 21 ساعت 8:29 صبح )

                                                                
فیلترینگ به این صورته که شما هر سایت رو یه کتاب از کتابخانه بدونید. این کتاب یک اسم داره ،که علاوه بر اسم یه شماره هم داره که در واقع کتابدار کتابخونه از این شماره استفاده میکنه، حالا اگه بخواهیم بدانیم کتابدار توی دنیای اینترنت کیه ،در واقع Provide های اینترنت هستن.  Provide ها هستن که ما رو به کتابخونه بزرگ هدایت میکنن         
حالا اگه بخاهیم بحث علمی ترش کنیم اینجوری میشه که  ما وقتی وارد اینترنت میشیم ومیخوایم یه سایتو باز کنیم ،اسم اون سایتو رو که تو Browser وارد میکنیم این اسم در واقع ای پی (اینترنت پرتوکل) اون سایت رو باز میکنه فرض کنیم سایت http://www.yahoo.com/ ای پی اش 209.131.36.158 باشه .  حالااین ای اس پی میتونه شما رو به جای هدایت به سایت یاهو به ای پی دیگه هدایت کنه،  به این کار میگن روتینگ .
پرووایدرها میتونن تو یه روترهاشون تعریف کنن که اگه یه نفر خواست  ای پی   209.131.36.158 رو باز کنه براش ای پی 255.255.255  باز بشه که سایت مورد نظر ش نیست .
حالا همه اینا رو گفتیم که بگیم یه سافتورجدید تو (یو اس) تولید شده که شرکت تولیدکنندش 5سال رو  این پروژه کار کرده. این سا فتور اسمش هست (پی سی فون)  وبا این برنامه فیلترینگ غیر ممکن میشه، علتش اینه که اساس ساخته این برنامه تکنولوژی نیست یا همون اعتماد هستش با این برنامه از یکی از دوستانتون که تو یه کشوری زندگی میکنه که سایت فیلترنشده این برنامه رو میگیری وسرور میشه وشما  Client اون میشید و سایتها رو با استفاده از سرویس اینترنت Unlimit اون باز میکنید.
این برنامه کاملا از روی اعتماد ، چون شما ممکنه با ای پی آدرسه دوستتون که فرضا تو کشور USA زندگی میکنه برید و اعلام  Bomb Planting تو یه کشور  کنید ،و دوست شما در قبال این موضوع مسئوله .
آدرس سایته رسمی این سافتور http://psiphon.civisec.org هست،
 

 



 
(¯`*•.خلاصه علم.•*´¯)(شنبه 87 مرداد 19 ساعت 9:53 صبح )




دانشمندی یکی را گفت چرا تحصیل علم نمی کنی؟
آن شخص گفت: آنچه خلاصه علم است به دست آورده ام. دانشمند از او پرسید: که خلاصه علم چیست؟
گفت: پنج چیز است:

اول: آنکه تا راست به اتمام نرسد، دروغ نگویم.

دوم: آنکه تا حلال منتهی نشود، دست به حرام دراز نکنم.

سوم: آنکه تا از تفتیش نفس خود فارغ نشدم، به جستجوی عیب مردم نپردازم.

چهارم: آنکه تا خزانه رزق خداوند به آخر نرسد، به در هیچ مخلوق اِلتِجا نبرم.

پنجم: آنکه تا قدم در بهشت ننهم، از کید شیطان و از غرور نفس نافرمان، غافل نباشم.



   1   2   3   4   5   >>   >




بازدیدهای امروز: 1  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 23404  بازدید


» ?پیوندهای روزانه «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «