سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت، شرف بزرگوار را می افزاید وبنده مملوک را تا مجلس ملوک بالا می کشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

هر چه میخواهد دل تنگت بگو

 
 
سوال(پنج شنبه 87 مرداد 17 ساعت 9:27 صبح )

سلام

نمی دونم  الان چند سالتون ، ولی سوال امروز من اینه که چقدر به اهدافی که برای این سن در نظر گرفته بودید رسیدید؟



 
ترفند(دوشنبه 87 مرداد 14 ساعت 9:37 صبح )

سلام.
امروز چند تا ترفند تو xp رو می خوام براتون بزارم
نمایش پیغام دلخواه هنگام شروع ویندوز
برای این کار در Run بنویسید Regedit
بعد به آدرس زیر بروید:
Heky_local_machine\software\microsoft\windowsnt\current version\winlogon
در سمت راست متغییر های زیادی خواهید دید دو متغییر به نام های
legalNoticeCaptionو LegalNoticeText
هستند متن مورد نظر خود را در LegalNoticeText
و عنوان متن(عنوان پنجره) درون متغییر legalNoticeCaption قرار دهید ok و ری استارت کنید نتیجه کار را تماشا کنید.

مشاهده فعالیت ویندوز
هنگامی که می خواهید به ویندوز Xp
بروید در حین راهاندازی و (بوت) سیستم ، لوگوی آن را می بینید اما در پشت این لوگو چه خبر است حالا می بینید برای این به Run
از منوی Start رفته بنویسید Msconfig سپس به زبانه Boot.ini رفته و روی عبارت زیر یک بار کلیک کرده

Multi(0)disk(0)rdisk(0)partition(1)windows=”Microsoft wivdows xp perofessional”/fastdetect
سپس گزینه / sos

موجود در پایین صفحه را انتخاب کنید تا این نام به اخر عبارت اضافه شود Ok و ری استارت کنید تا فعالیت ویندوز را مشاهده کنید

نام خود را در کنار ساعت ویندوز قرار دهید
برای این کار در Run را از منوی Start انتخاب کنید بنویسید Regedit
به آدرس زیر بروید

Hkey_Current_User\Control panel\international
رو International
یک بار کلیک کرده و رد قسمت سمت راست دو متغییر تحت نام های
s1159
,
s1259
پیدا کنید و متغییر
S1159 برای ساعات قبل از ظهر(am)
S2359 برای ساعات بعد از ظهر(pm)
روی متغییر مورد نظر دو بار کلیک کرده و کلمه مورد نظر خود را وارد کنید(حداکثر 8 حرف)

 



 
زخم زبان(شنبه 87 مرداد 12 ساعت 12:53 عصر )

پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت. پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هر بار که عصبانی می شوی باید یک میخ به دیوار بکوبی.
روز اول پسر بچه 37 میخ به دیوار کوبید. طی چند هفته، همانطور که یاد می گرفت چگونه عصبانیتش را کنترل کند، تعداد میخهای کوبیده شده به دیوار کمتر می شد. او فهمید که کنترل عصبانیتش آسان تر از کوبیدن میخها بر دیوار است...
بالاخره روزی رسید که پسر بچه دیگر عصبانی نمی شد. او این مسئله را به پدرش گفت و پدر نیز پیشنهاد داد هر بار که می تواند عصبانیتش را کنترل کند، یکی از میخها را از دیوار درآورد.
روزها گذشت و پسر بچه بالاخره توانست به پدرش بگوید که تمام میخها را از دیوار بیرون آورده است. پدر دست پسر بچه را گرفت و به کنار دیوار برد و گفت: «پسرم! تو کار خوبی انجام دادی و توانستی بر خشم پیروز شوی. اما به سوراخهای دیوار نگاه کن. دیوار دیگر مثل گذشته اش نمی شود. وقتی تو در هنگام عصبانیت حرفهایی می زنی، آن حرفها هم چنین آثاری به جای می گذارد. تو می توانی چاقویی در دل انسانی فرو کنی و آن را بیرون آوری. اما هزاران بار عذرخواهی هم فایده ندارد؛ آن زخم سر جایش است. زخم زبان هم به اندازه زخم چاقو دردناک است.»


 
سوال4(پنج شنبه 87 مرداد 10 ساعت 11:53 صبح )
سلام،بچه ها اگه بفهمین 10 دقیقه دیگه میمیرین،به اولین نفری که زنگ میزنین و حلالیت می طلبین کیه؟

 
پیامک(چهارشنبه 87 مرداد 9 ساعت 10:17 صبح )

صحبتی شود که خدا راه نجاتی بفرست
تلخی ذایقه را راه نجاتی بفرست
میر سد با علم سبز امامت بر دوش
از چه خاموش نشسته ای صلواتی بفرست

یه هیزم شکن وقتی خسته می شه که تبرش کند باشه نه اینکه هیزماش زیاد باشه
تبر ما انسان ها باورهایمان است نه آرزوهایمان

گر تو زندانبان وی تنها مرا این آرزوست
قاتل جمعی شوم افتم در آن زندان دوست

باغبان در باز کن ، مرد گلچین نیستم
من اسیر یک گلم ، دنبال هر گل نیستم



<      1   2   3   4   5   >>   >




بازدیدهای امروز: 2  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 23458  بازدید


» ?پیوندهای روزانه «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «